در ماههای اخیر کاریکاتورهای توهین آمیز به رسول اکرم صلی الله علیه و سلم و اعتراض های سراسری مسلمانان به این پدیدهی نا انسانی و بایکوت کالاهای دانمارکی، بخش بزرگی از اخبار رسانه های جمعی کشورهای اسلامی و غیر اسلامی را به خود اختصاص داده است، این کاریکاتورها که در بر دارندهی کسر شأن واهانت به بر ترین شخصیت روی زمین است، باعث جریحه دار کردن احساسات دینی یک ملیارد و نیم مسلمان در سراسر جهان گردید.
بدون شک من خود را با هر مسلمان غیر تمندی که از این اعمال بچه گانه بدرد آمده و خواسته غیرت خود را نسبت به محمد مصطفی صلی الله علیه وسلم، با تظاهراتی خشم آمیز(البته خالی از خشونت)، اعتراضی رسا و یا بایکوت کالاهای دانمارکی نشان دهد،شریک می دانم، اما قصد من از نوشتن این مقاله آن است تا به جنبه های مثبتی اشاره کنم که از این حادثه منجر شد و فکر می کنم برای ما مسلمانان امتیاز بزرگی محسوب شود:
1- این رویداد ثابت کرد که اروپا باتوجه به روند رو به رشد جمعیت مسلمانان در کشورهای اروپایی وایجاد چالش دموگرافی و فکری برای آیندهی غرب، دارد خود را نقض می کند و کاسه صبرش در مقابل مسلمانان رو به لبریزشدن است، برای توضیح بیشتر عرض کنم که:
مهاجران مسلمان زمانی که بسوی کشورهای غربی مهاجرت نمودند این کشورها دامان گرمی برای آنها بودند- کما اینکه هنوز هم چنین است-چرا که آنان حد اقل کاهش جمعیت و کمبود نیروی انسانی را در این کشورها جبران می کردند، لذا به امید اینکه این مهاجران در آن جوامع ذوب شوند، آنها را جذب کردند و یکی از مقولات رایج به مسلمانان می گفت:«نسل اول مال شماست اما نسلهای بعدی از آن ماست»اشاره به اینکه ما نسهای دوم و سوم را جذب خواهیم کرد وبا اطمینان از اینکه این مهاجران خود باختهی مسلمان، نهایتا در زرق و برق تمدن غرب ذوب خواهند شد و نهایتاً امتیازی برای غرب بحساب خواهند آمد.
ولی باد همیشه بر وفق مراد کشتی نمیوزد، واقعیت ثابت نمود که هویت اسلامی خیلی قوی تر از آن است که در این جوامع ذوب شود، این هویت نه در نسل اول بلکه در نسل دوم و سوم که طبق برنامه قرار بود کاملاً ذوب شود خود را نشان داد، و عاقبت خود را بر جامعه تحمیل نمود.
اروپا خود را بر سر دو راهی سختی یافت، دموکراسی و آزادی بیانی که از دیر باز سنگ آن را به سینه می زد و آن را دین و خدای خود کرده بود از یک طرف، و افزایش تعداد مسلمانان و گسترش روز افزون دائره آنان در سایه دموکراسی و آزادی بیان از طرف دیگر.
اروپا از درون احساس خطر نمود. اروپایی که 14 قرن از زمان ظهور اسلام در مقابل مسلمانان مقاومت به خرج داده بودو مسلمانان هیچوقت نتوانسته بودند بطور کامل آنرا فتح نمایند، احساس کرد که آرام آرام و بدون سر و صدا از داخل -ونه با حمله نظامی از خارج - فتح می شود. اروپا دید که مسلمانان در غرب در پی چالشهای متعدد بعد از اینکه از دینشان فاصله گرفته بودند دارند به دینشان بر می گردند، و پس از آنکه در مقابل غرب سرتسلیم فرود آورده بودند حال بر غرب تأثیر می گذارند، و جمع کثیری از خود غربیان بر اثر خلأ روحی که جوامع غربی از آن رنج می برند، به اسلام رو می آورند(جالب است بدانید در سال2005 تنها در دانمارک طبق آمار رسمی أئمه مساجد دانمارک بطور متوسط بیست هزار نفر مسلمان شده اند.-منبع اسلامانلاین-) اروپا دید که اسلام در بسیاری از جوامعش دین دوم یا سوم را تشکیل میدهد، اینجا به این حقیقت تلخ پی برد که در مقابل قدرتی قرار دارد که بآسانی نمیتوان آنرا ذوب کرد کما اینکه نمی توان آنرا از بین برد بویژه پس از اینکه بصورت یک واقعیت ملموس در آمده است.
لذا آمد و بافته های خود را رشته کرد، به بهانهی حفظ اصل سکولاریسم، اصل آزادی شعائر دینی را زیر سؤال برد، مانند فرانسه که به بهانه حفاظت ازاصل سکولار بودن دولت، از حجاب در مدارس و ادارات دولتی جلوگیری نمود، کما اینکه به بهانهی اصل آزادی بیان، اصل دموکراسی و همزیستی مسالمت آمیز بین ادیان را زیر سؤال بردند، برای مثال با همین بهانه، و برای ربط بین اسلام و تروریسم اقدام به انتشار کتابها، مقالات و کاریکاتورهای توهینآمیز به اسلام نمودند و احساسات یک ملیاردونیم مسلمان را جریحهدار نمودند، بدون توجه به این حقیقت مسلَّم که آزادی هر فرد آنجا پایان می یابد که حقوق دیگران شروع می شود، از سلمان رشدی و تسلیمه نسرین گرفته تا اقدام روزنامهی «یولاندزپوستن» که اینهمه جار جنجال را در جهان اسلام براه انداخت.
شاید همین احساس خطر، حجم هجوم غرب به مقدسات مسلمانان، و اصرار این کشورها بر جریحه دار کردن احساسات یک ملیاردونیم مسلمان را برای ما تفسیر میکند، جالب اینجاست که شمشیر آزادی بیان فقط هنگامی از غلاف بیرون کشیده می شود که پای اهانت به مقدسات مسلمانان در میان است، ولی وقتی مورخ مشهور بریطانیایی دیوید ایرونگ یا اندیشمند فرانسوی روژه گارودی نسبت به هولوکوست یا طرحهای صهیونیزم اظهار تردید می کنند، اولی در اطریش به سه سال زندان محکوم می شود و دومی به اتهام نقض قانون مشکوک(فابیوس- جیسو) صادره در سال 1990م بخاطر تألیف کتاب«افسانه های بنیانگذار سیاست اسرائیل» با پرداخت 20.000 دلار جریمه می شود.و هیچکدام از آنها نتوانستند از شمشیر آزادی بیان در مقابل کسانی که آنان را به دادگاه کشانده بودند، بهره جویند و خود را در مقابل این اتهامات تبرئه کنند، هر کسی هم که جرأت کند و نسبت به هولوکوست اظهار تردید کند و یا در ضدیت با یهود اظهار نظری کند- چه برسد به توهین یا استهزا- نمی تواند از این سلاح استفاده کند.
2- این رویداد غیرت دینی واسلامی و عشق محمد مصطفی(ص) را دردلِ مسلمانان زنده کرد، و به همهی وهم اندیشان و خیالبافانِ سرآمدنِ عصر اسلام و دینداری ثابت کرد که عشق و محبت سرور عالم(ص) همچنان در دلهای بیدار امت اسلامی شعلهور و پرتوافــکن است، و چرا چنین نباشد که عشق آنحضرت، همه مسلمانان را در شرق و غرب عالم -بدون توجه به گرایشهای مذهبیشان- بهم پیوند می دهد، تا آنجا که مسلمان عادی و ساده، در دورترین نقاط دنیا، وقتی نام مبارکش را می شنود گریه می کند و بر او درود می فرستد، چه برسد به اینکه ببیند یا بشنود که محبوبترین انسان در نزد او، از طرف کسانی که دین و حیاء ندارند مورد اهانت و استهزاء قرار گرفته است.بدون شک هر چه از دستش بر بیاید برای پیامبرش انجام خواهد داد، و این خود امتیازی برای مسلمانان است.
3-این رویداد نشان داد که ما علاوه بر سلاحهای آتشین، سلاحهای صلحآمیزی هم در اختیار داریم که با آن می توانیم ضربههای دندان شکنی را به دشمنانمان وارد کنیم و پوزهی آنها را به خاک بمالیم، تا به خواسته های ما جامهی عمل بپوشانند. بیگمان سلاح بایکوت کالاهای دانمارکی در کشورهای عربی و اسلامی بُرندهترین سلاح در مقابل نخوت و جبروت کسانی بود که در برجهای عاجی زندگی می کنند، و به بهانهی آزادی بیان کذایی به احساسات امت اسلامی احترام نمیگذارند.
4-این رویداد ثابت کرد که آقایان فقط یک خدا را میپرستند و آن خدای پول است، بیش از چهار ماه است که مسلمانان- هم دولتها و هم ملتها- با پیامهای اعتراضآمیز و نامههای انزجارآمیز از دولت دانمارک و روزنامهی یولاندزپوستن می خواهند تا از نشر این کاریکاتورها عذر خواهی کند، ولی همهی این اعتراضها به بهانهی دفاع از خدای آزادی بیان در دانمارک بر باد هوا رفت، تا اینکه مسلمانان به بایکوت متوسل شدند. چیزی نگذشت که بایکوت تأثیر خود را گذاشت و شرکتهای دانمارکی زیانهای سرسامآور را متحمل شدند، اینجا بود که سر دبیر روزنامه سرو کله اش پیدا شد و از آنچه پیش آمده بود (گرچه با لحنی دو پهلو و مشکوک) عذر خواهی کرد، و سبب آنرا به سوء تفاهم مسلمانان نسبت داد، ای کاش از سلاح برندهی بایکوت در مقابل هر مستکبر و قلدری- و در رأس آنها آمریکا و اسرائیل- استفاده می کردیم تا پوزهشان را به خاک میمالیدیم و از قلدری و ظلم و ستم آنان به مسلمانان در سراسر جهان بویژه در عراق و فلسطین جلوگیری می کردیم.
نظرات